چو شب به راه تو ماندم که ماه من باشی 

چراغ خلوت این عاشق کهن باشی


به سان سبزه پریشان سرگذشت شبم

نیامدی تو که مهتاب این چمن باشی


تو یار خواجه نگشتی به صد هنر هیهات

که بر مراد دل بی قرار من باشی


تو را به آینه داران چه التفات بود

چنین که شیفته حسن خویشتن باشی


دلم ز نازکی خود شکست در غم عشق

و گرنه از تو نیاید که دلشکن باشی


وصال آن لب شیرین به خسروان دادند

تو را نصیب همین بس که کوهکن باشی


زچاه غصه رهایی نباشدت هرچند

به حسن یوسف و تدبیر تهمتن باشی


خموش سایه که فریاد بلبل از خامی است

چو شمع سوخته آن به که بی سخن باشی


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آکادمی میکروبلیدینگ 09019975740 طراح و مجري دوربين مدار بسته Anita با ما ميتوانيد به آساني اقامت ترکيه را دريافت کنيد من و کنکور گوناگون فرکتالیته